محل تبلیغات شما



امروز با این نشورا رفتم کافه

خاسم بگم ریدم به اداهاتون

ی مشت عن ک هیچ پخ خاصی نیستن تو کافه ان!

ریدم ب چس دود کردن سیگاراتون

و ادای آدم پولدار درآوردتون

و لاشی بازیاتون و نگاه هرزتون

منوی گرون تخمیتون

و لفظ قلم حرف زدتون

و کتاب خوندنتون

و خودچس پنداریتون

و خودشاخ پنداریتون

ریدم واقعا

همتون همون کس نمکایی هستین که ادعای تنها بودن و 

درونگرا بودنتون میشه.

ریدم به درونگرا بودنتون کسخلا.


من میدانم یک دکمه روی صورتم دارم

دقیقا وسط پیشانیم 

یکه دکمه ی مستطیلی نارنجی 

که هر وقت خسته شدم آن را فشار بدهم و پرت بشوم توی سیاره ی

نارنجیم 

هیچکس آنجا را ندیده و نمیداند چه چیزهایی آنجا پنهان کرده ام

مثل اتاق مانیکا توی فرندز.

شاید از آن هم غیرقابل باورتر

فکر میکنم همه ی ما یکی از این دکمه ها داشته باشیم که پرتمان کند جایی  دیگر تا حالمان بهتر شود. 

و گرنه لابه لای دهن کجی های این زندگی باید تا حالا مرده بودیم.


اقیانوس دیوانه 

فقط من دیدم که چقدر طوفانی شدی 

خوب بلدی با خودت بجنگی و 

چاقو را آنقدر توی قلبت فرو ببری که از کار بیفتد.

همه چیز را از جا کندی 

حتی آن روز دیدم همه ی صندلی های اطرافت را برداشتند و 

تنها ماندی .

اقیانوس میتوانسی همه شان را غرق کنی و 

صدای چیک چیک دوربینشان را لال کنی

اما تو آرام اتاق را ترک کردی،

برای همیشه


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها